با تو خودم هستم |

می خواهم خودم باشم
خوراک RSS

هنوز اول عشق است

دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۷

شعری از محمد رضا ترکی:

موجهای پرشکوه

مثل کوه…

با وجود اضطرابها

در کنار آبی عمیق عشق

ایستاده ایم

ما هنوز

دل به آبها

به التهابها نداده ایم…

یا به عمق می رسیم و

بی نشانه ها

یا ستاره می شویم

در کف کرانه ها…

صبر کن

هنوز اول حکایت است

قصهّ من و تو

نقطهّ شروع بی نهایت است…

۶ دیدگاه »

خوشگله این شعر… دوستش دارم… به قول انگلیسی ها ( یو آر ماست ولکام تو مای سیتی، تو گریت مونتریال!!!!

۱۸ آذر ۱۳۸۷ | ۵:۲۹ ب.ظ

خوشگل بود.

۱۹ آذر ۱۳۸۷ | ۱۲:۰۶ ب.ظ

چه شعر قشنگی…

۲۰ آذر ۱۳۸۷ | ۲:۳۹ ب.ظ

سلام پریا جان! اول اینکه اینهمه مناسبت خوب توی زندگیت مبارک باشه! دوم اینکه خیلی بی معرفتی که آدرس خونه ات رو زودتر ندادی! سوم اینکه….

۲۴ آذر ۱۳۸۷ | ۷:۵۵ ق.ظ

سوم اینکه خیلی دلم برای تو و همنشینی های شاعرانه تنگ شده. چهارم اینکه ما هم داریم برای پذیرش اقدام می کنیم. یکی از گزینه ها هم سوئد است. خوشحال میشم اگر در مورد شرایط دانشگاه و زندگی برام بیشتر توضیح بدی.

۲۴ آذر ۱۳۸۷ | ۷:۵۸ ق.ظ

پنجم: قربانت و مواظب خودت باش…

۲۴ آذر ۱۳۸۷ | ۷:۵۸ ق.ظ

طراحی شده توسط پریا کشفی(قبل از ارسال نامه لطفن ستاره ها را از آدرس ایمیل حذف کنید)