پادکست شعر سرایه ۲۸ – دکلمه شعرهایی از لیلا کردبچه

Bookmark and Share 11 اکتبر 2010
    Balatarin                

پادکست شعر سرایه ۲۸ – دکلمه شعرهایی از لیلا کردبچه نام شاعر: لیلا کرد بچه
وب سایت: http://leilakordbacheh.blogfa.com
کتاب: مجموعه سپید: صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر



(۱)
انگشتت را
هرجای نقشه خواستی بگذار
فرقی نمی کند

تنهایی من
عمیق ترین جای جهان است
و انگشتان تو هیچ وقت
به عمق فاجعه پی نخواهند برد

(۲)
هربار به تو فکر می کنم
یکی از دکمه هایم شل می شود
انقراض آغوشم یک نسل به تأخیر می افتد
و چیزی به نبضم اضافه می شود
که در شعرهایم نمی گنجد

کافی ست تو را به نام بخوانم
تا ببینی لکنت عاشقانه ترینِ لهجه هاست
و چگونه لرزش لب های من
دنیا را به حاشیه می برد

دوستت دارم
با تمام واژه هایی که در گلویم گیر کرده اند
و تمام هجاهای غمگینی
که به خاطر تو شعر می شوند

دوستت دارم با صدای بلند
دوستت دارم با صدای آهسته
دوستت دارم . . . .
و خواستن تو جنینی است در من
که نه سقط می شود
نه به دنیا می آید

(۳)
چرا هر چه کانالهای این تلویزیون لعنتی را عوض می کنم
جنگ تمام نمی شود
و هر چه روی شیشه دستمال می کشم
رد اشک از صورت مادران بی فرزند
پاک نمی شود

گناه ما چه بود؟
که تاوانش را هواپیماهای جنگی پسمان دادند
و تانک هایی که نمی گذارند
این شام زهر ماری از گلویمان پایین برود

تلویزیون را تو خاموش کن
با همین انگشتی که معلوم نیست فردا را
با کدام بهانه به ماشه ای خواهد رساند
و جهان را از کدام زاویه به رگبارخواهد بست

این روزها
به تو هم شک میکنم
به خودم
و به این جعبه ی جادویی مسخره
که سعی میکند دردهایمان را
با مسکن های نود قسمتی ناپدید کند

(۴)
هر روز
بزرگراهی از میان ما می گذرد
هر شب کوچه ای تاریک
که فاصله ی رخوتناک دو بالش را پر می کند
حتی اگر تصور دستی
بارها چای اولین صبحانه ی مشترک را شیرین کرده باشد
هر ساعتی از روز پرده ها را کشیده و شب را
یاد بستر انداخته باشد
حتی اگر کمرگاه زنی را یادش بیاورد
که هنوز رقص در پیراهنی سپید را دوست دارد

بالشت را
هر گوشه از شب که خواستی بگذار
فردا
همیشه صبح زود می رسد
با دو استکان چای تلخ در دست .

(۵)
سهم من از تمام زندگی
نانی نبود
که هرشب زیر بارانی ات به خانه می آوردی
چیزهای زیادی می خواستم
و فرصتی
که آن ها را با تو بگویم

(۶)
عادت کرده ایم
من به چای تلخ اول صبح
تو به بوسه تلخ آخر شب
من
به اینکه تو هربار
حرف هایت را مثل یک مرد بزنی
تو
به اینکه من هربار مثل یک زن گریه کنم. . .

عادت کرده ایم
آنقدر که یادمان رفته است شب
مثل سیاهی موهایمان ناگهان می پرد
و یک روز آنقدر صبح می شود
که برای بیدار شدن دیر است

(۷)
همه چیز از جایی شروع شد
که گفتی دوستم داری
گاهی برای یک عمر بلاتکلیفی
بهانه ای کافیست

(۸)
انگشتم را بر بینی شب می گذارم
– « هیس ! »
و آرزو می کنم امشب خواب مرا ببینی

گاهی
حتی تو را آرزو می کنم
و خدا
از آرزوهای من بزرگ تر است

(۹)
پرنده ای که نداند آزادی چیست
از باز ماندن در قفسش
سرما می خورد

و پرنده ای که بر برجی بلند در تهران می نشیند
هر چه روشن تر فکر می کند
تاریک تر آواز می خواند

در سرزمین من آزادی پنج حرف ساده است
محصور در انگشتان خسته ی مردی که سال هاست
جای آخرین مشتش را روی دیوار
قاب کرده است

در سرزمین من پرنده پنج حرف ساده است
که گاهی
فقط گاهی از دهان آسمان می پرد


منبع عکس: ‍ ‍وبلاگ شاعر
موسیقی متن پادکست: Michael Hoppé-Mélancolie

۲۱ دیدگاه

  1. ممنون
    هم از شما
    هم از شاعر

  2. سلام ممنون از ابتکار قشنگتون موسیقی فوق العاده بود و نیز انتخاب شعر ولی دکلماسیون در مکث ها و زیر و بم های طنین مشکل داشت معنی را چنان که باید منتقل نمی کرد.

  3. میثم گفت:

    چه شعرای خوبی داره خانوم لیلا کردبچه

    ممنون

  4. بسیار عزیز است این واژگان. با یک و پنج و هفت زندگی می کنم…

  5. سلام

    شعرهای لیلا رو دوست دارم

    همه شون عالیند

    مرسی از شما

  6. سلام برلیلاکردبچه
    کمترین واژه ی را که می شود برای سروده های کردبچه به کاربرد احسن است

    پرنده ای که نداند آزادی چیست
    از باز ماندن در قفسش
    سرما می خورد
    .
    بهترازاین….

  7. بیتا گفت:

    they are interesting enough to make me think and think and think. thank you

  8. سما گفت:

    واقعا عالی بود من بیش از ۳۰ بارگوش دادم منتطرم هفته جدید زود بیااید

  9. مجید گفت:

    “دیر آمده ام ری را”

  10. زیبا بود
    کم بود ولی…
    ممنون از شما
    و لیلا خانوم!

  11. سعید .م گفت:

    سلام
    لطفا به این آدرس بروید ایا ایشان لیلا کرد بچه است :
    http://www.shereno.com/17880/17162/146786.html

    من گیج شده ام . چه دنیایی ست به راستی …

  12. ناهید میمنت گفت:

    این کس شعرا چیه؟ افتضاحه!

  13. مژده پیمان گفت:

    لیلا جان فوق العاده بود لذت بردم امید وارم در تمام مراحل زندگی تون موفق و موید باشیدممنون از شما

  14. Amir گفت:

    سلام ممنون از لطفتون ،از شما ،از لیلا بخاطر زیباییها و رنگ هائ که آفریدید

  15. احمد گفت:

    واقعا زیبا بود هم شعرها وهم صدا وهم موسیقی از هر سه نفرتون متشکرم.

  16. پريسا گفت:

    درود واقعا زیبا و آرامش بخش بود

  17. جواد گفت:

    سپاس برای دیکلمه و شعرهای لیلای عزیز
    پیروز و سربلند باشید!

پاسخ دادن به منیره حسینی