(۱)
تا میکشم خطوطِ تو را پاک میشوی
داری کمی فراتر از ادراک میشوی
هرلحظه از نگاهِ دلم میچکی ولی
با دستمالِ کاغذیام پاک میشوی
این عابران که میگذرند از خیال من
مشکوک نیستند تو شکاک میشوی
تو زندهای هنوز برایم گمان نکن
در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی
باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت
وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی!
(۲)
بیتو اندیشیدهام کمتر به خیلی چیزها
میشوم بیاعتنا دیگر به خیلی چیزها
تا چه پیش آید برای من! نمیدانم هنوز…
دوری از تو میشود منجر به خیلی چیزها
غیرمعمولیست رفتار من و شک کرده است
ـ چند روزی میشود ـ مادر به خیلی چیزها
نامههایت، عکسهایت، خاطرات کهنهات
میزنند اینجا به روحم ضربه، خیلی چیزها
…
هیچ حرفی نیست، دارم کمکم عادت میکنم
من به این افکار زجرآور… به خیلی چیزها
میروم هرچند بعد از تو برایم هیچچیز…
بعدِ من اما تو راحتتر به خیلی چیزها…
(۳)
کفشِ چرمی ـ چتر ـ فروردین ـ خیابانِ شلوغ
یک شب بارانی غمگین خیابانِ شلوغ
میرود تنهای تنها، باز هم میبینمش
باز هم رد میشود از این خیابانِ شلوغ
اشک و باران با هم از روی نگاهش میچکند
او سرش را میبرد پایین… خیابانِ شلوغ
عابران مانند باران در زمین گم میشوند
او فقط میماند و چندین خیابانِ شلوغ
او فقط میماند و دنیایی از دلواپسی
با غمی بر شانهاش ـ سنگین… خیابان شلوغ
…ناودانها، چشمکِ خطدار ماشینهای مست
خطکشی، بارانِ آهنگین، خیابانِ شلوغ…
او نمیفهمد نمیفهمد فقط رد میشود
با همان انگیزهی دیرین… خیابان شلوغ
کفش چرمی روبهروی کفش چرمی ایستاد
لحظهای پهلوی من بنشین خیابان خلوت است
(۴)
خود را اگرچه سخت نگه داری از گناه
گاهی شرایطی است که ناچاری از گناه
هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه
بر دوش تو نهاده شود باری از گناه
گفتم: گناه کردم اگر عاشقت شدم…
گفتی تو هم چه ذهنیتی داری از گناه!!
…
سخت است اینکه دل بکنم از تو، از خودم
از این نفس کشیدن اجباری، از گناه
بالا گرفتهام سرِ خود را اگرچه عشق
یک عمر ریخت بر سرم آواری از گناه
دارند پیلههای دلم درد میکشند
باید دوباره زاده شوم ـ عاری از گناه ـ
(۵)
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بیگمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟
چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد …
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستترش داشته … به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که … نه! نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بودهام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
***
پی نوشت: شعرها از سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام انتخاب شده اند.
منبع عکس: Goodreads
موسیقی متن پادکست: Secret Garden-Song From A Secret Garden
روحش شاد……
لینک به وبلاگ بدهید بهتر است
ممنان
ممنون پریای عزیزم…لذت می برم از پادکستت…
سلام
ممنون.
فقط یه مشکل کوچولو هست: هر لحظه ممکن است که با برق یک **نگاه** …
ممنون از یادآوری شما. تازه متوجه ایراد خوانش شدم. امیدواریم در آینده فرصتی دست دهد که این ایراد را از فایل حذف کنیم.
سلام
خواهش می کنم. من می دونم که درست کردن فایل میکس شده عملا بسیار سخت است. در هر صورت ممنونم. من زنده یاد نجه رو خیلی خیلی دوست داشتم. می دونید که نجمه اصالتا اهل کازرون بود. یاد همشهری عزیزم گرامی باد.
این دو بیت رو جداگانه سرچ کنید و لذت ببرید:
شب است وباز چراغ اتاق می سوزد
دلم در آتش آن اتفاق می سوزد
*
یک ماجرای سه حرفی خالیست در کنج جدول
فکر مرا کرده مشغول این راز از روز اول
یاد و نامش گرامی
ممنون. نجمه کتاب داره. “عشق قابیل است” اسمشه…
سلام
از قلم فرسایی ودیده رنجانی شما سپاسگزلرم
جالب وزیبا بود
درود برشما خانم زارع احسنت به نگاهتان
مرگ تدریجی شما آغاز خواهد شد اگر سفر نکنید
اگر مطالعه نکنید
روحش شاد……..رضا عباسی دان کن
خانم کشفی عزیز سلام
بابت همه انتخابهای کم نظیر اشعار زیبا بسیار سپاس
متاسفانه نمیتونم دانلودشون کنم. لطف کنید منو راهنمایی کنید
دروود
خسته نباشید
خیلی وبتون عالیه
——————————————–
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند…
فرامرز عرب عامری
——————————————–
رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
شعرهایم دستباف مهربانی های توست…
فرامرز عرب عامری
——————————————-
عطسه هایم عرصۀ پاییز را پر کرده است
حرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط
فرامرز عامری
—————————————–
روی نبودت هم حسابی تازه وا کردم
یاد تو می ارزد به بودنهای خیلیها…
فرامرز عرب عامری
—————————————-
تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد…
فرامرز عرب عامری
—————————————-
آنقدر بی قرار تو هستم که حاظرم
با دیگران ببینمت اما ببینمت…
فرامرز عرب عامری
—————————————-
خدا کند همۀ عشق ها به هم برسند
من و تو نیز در این لابه لا به هم برسیم
فرامرز عرب عامری
—————————————–
یک امشبی که آمده بودی به خواب من
من از غم فراق تو خوابم نبرده بود…
فرامرز عرب عامری
خیلى زیبا بود ،سپاس
ارامش به روح و روان پاکت همیشه زنده ای در خاطرم
درود برشما،
بسیار عالی و دلنشین،
امیدوارم حال دلتون همیشه خوب باشه