وطن ام ”یادآوری” است
ارسال شده توسط پریا کشفی | در سپید, شعرهای من, مهاجرت سه شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰وطن ام امروز برای من
تنها یک سوژه است
سوژهی دردناکی که شعرهای روشنفکری رقم می زند
سوژهی تلخ و تکراریِ باز کردن سرِ حرف
میان من و همکاران بلوندم
وطن ام جنگ ناتمامی است که ترکش هاش
هنوز هم که هنوز است
به من می خورد از فراز مرزها
وطن ام ”یادآوری” است
وطن ام ”من” است
در خیابان های سرزمین تازه ام
وقتی روی بر می گردانم از یک هموطن
وطن ام ”من” است
– دوری جسته از اعتماد
وطن ام ”من” است
– ترسیده از قضاوت مردم
وطن ام فوت های بعد از ذکر مادر است
به سمت شمال غربی اتاق
و صدای پدر از پشت تلفن
که می پرسد برای شوهرم شام چه پخته ام
وطن ام
صفحهی فیسبوک من است
و دوستانی پراکنده در ۹۹ کشور دنیا
چون دانه های تسبیحی پاره شده…
پریا کشفی
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۱
خانهای که دوست میدارم
***
بخوانید: گفتگویی با من در مورد پادکست سرایه و نقش پادکست در نشر آثار ادبی در نشریه فرهنگی هنری نِواک
بسیار زیبا بود پریا خانوم واقعا لذت بردم.
امیدوارم همیشه موفق باشید.
در انتخابی ناگزیر از غربت و این ظلم
ترجیح سردی میشود شبهای استکهلم
…
بسیار زیبا…
درود
خیـــــــــلی زیبا بود لذت بردم مرسی
slm bartoon arezooye movafagheyat daram.
vaghti bad az har vatanam man asat joomleyii amade cheft shode tagriban
be nazar man joomle kiledeye sher hamoone
;vatanam man ast;
shomal garb ham nogte mosbateye vali mitoonesti bahash ye chizi beghi
man nemigham
khudet fk kon
mamanonam
bye