با تو خودم هستم |

می خواهم خودم باشم
خوراک RSS

امید

دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۷

شعری کوتاه از Johannes Eckhart

چیست آنچه ما را زنده نگه می دارد؟

چیست آنچه وا می داردمان به تحمل؟

امید دوست داشتن یا دوست داشته شدن…

 

برگردان از پریا کشفی


ترانه ای نو…

پنج شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۴


Abba

Title: Chiquitita

Album: Abba Gold

برگردان از: پریا کشفی

بانو! چه شده است؟

که غم ها تو را به زنجیر کشیده اند چنین

و در چشم هات امید فردا نیست

چه بیزارم از اینکه تو را اینگونه ببینم

انکار نکن

می دانم که چه غمگینی و چه خاموش

می دانم…

بانو! حقیقت را بازگو!

که شانه های من مامن گریه های تو خواهد بود

می توان به من تکیه کرد که من یار تو هستم…

بانوی لبریز از اطمینان!

تو را اکنون

بال و پر شکسته می بینم

می شود ولی که زخم ها را با هم التیام دهیم

بانو!

من و تو می دانیم

چگونه رنج ها می آیند و می روند

و چگونه زخم ها التیام می یابند

تو بار دیگر خواهی رقصید و اندوه به پایان می رسد

زمانی برای گریستن نمی ماند…

بانو!

تو و من اشک می ریزیم

اما خورشید هنوز – درست بالای سرت- در آسمان می درخشد

بگذار یکبار دیگر آوای تو را بشنوم چنان که پیش از این

بانو! ترانه ای نو بخوان!

یک بار دیگر چنان که پیش از این…

بانو! ترانه ای نو بخوان!

دیوارها فرو ریخته اند

و عشق تو چون شمعی در تلاطم باد می افروزد

هر آنچه بود نیست شده

و گویی هیچ چیز در اختیار نیست

بانو! حقیقت را باز گو!

راهی برای انکار نمانده است

می دانم که چه غمگینی و چه خاموش

می دانم…

بانو! من و تو می دانیم

چگونه رنج ها می آیند و می روند

و چگونه زخم ها التیام می یابند

تو بار دیگر خواهی رقصید و اندوه به پایان می رسد

زمانی برای گریستن نمی ماند

تو و من اشک می ریزیم

اما خورشید هنوز – درست بالای سرت- در آسمان می درخشد

بگذار یکبار دیگر آوای تو را بشنوم چنان که پیش از این

بانو! ترانه ای نو بخوان!

یک بار دیگر چنان که پیش از این…

بانو! ترانه ای نو بخوان!

بانو! ترانه ای نو بخوان!

یک بار دیگر چنان که پیش از این…

بانو! ترانه ای نو بخوان!

پ.ن- متن ترانه را اینجا بخوانید


طراحی شده توسط پریا کشفی(قبل از ارسال نامه لطفن ستاره ها را از آدرس ایمیل حذف کنید)