با تو خودم هستم |

می خواهم خودم باشم
خوراک RSS

امید

دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۷

شعری کوتاه از Johannes Eckhart

چیست آنچه ما را زنده نگه می دارد؟

چیست آنچه وا می داردمان به تحمل؟

امید دوست داشتن یا دوست داشته شدن…

 

برگردان از پریا کشفی

۸ دیدگاه »

سلام دوست ندیده ی دوست داشتنی دور از دیار….آمدم بگویم چرا آپ … دیدم کرده اید…..

۱۲ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۰:۰۵ ب.ظ

این سبک پاسخ دادن به پرسش ها، گاهی “عذاب” می دهد دکتر پری!
هی ذهن ام می گردد به جستجوی پاسخ…
حس می کنم لذت پاسخ را نمی برم. چون پاسخ، اگر چه زیباست، اما پیجیده است…
این پاسخ دادن ها، راه را بر حس کردن آن زیبایی دشوار می کند.

اما مفهوم بزرگی در پس این شعر کوتاه است… مفهومی که جدال همیشگی مان را با لحظه ای بعد، فردا، سال بعد، سال های بعد، و قرن های بعد، روش می کند… دوست دارم خلسه ای را که در آن، می روم به تصویر سازی این “دوست داشتن” و “دوست داشته شدن”…
زیباست…مثل موج آرام آب های آبی که می لغزند روی پوست آدم، زیر پرتوی خورشیدی که سوزنده نیست، اما طلایی بکر و دوست داشتنی را می پاشد روی بودن آدم…
خوش باش دکتر پری خانم عزیز

۱۴ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۰:۳۷ ب.ظ

salam
parii aziz
moshtaghe didar

۱۵ اسفند ۱۳۸۷ | ۸:۱۵ ب.ظ

salam
parii aziz
delemoon tang shodeh jatoon khali bood

۱۵ اسفند ۱۳۸۷ | ۸:۱۷ ب.ظ

salam rafighe dirine

۱۷ اسفند ۱۳۸۷ | ۳:۳۲ ب.ظ

سلام خانم
احوال شما؟
چرا دیگه سری به من نمی زنید؟؟؟؟!!!

پیشاپیش عید نوروز رو تبریک می گم

۱۸ اسفند ۱۳۸۷ | ۵:۵۳ ق.ظ

سلام … خیلی با کلاس شدی ها پریا خاتون !
ما اینجا رو ندیده بودیم …
منظورت از ” هوا سرد شده ” احیانن ینی چی ؟ سوئد تابستونشم زمستونه ! به نظرم بین هوا و سرد باید یک عالم ” خیلی ” می ذاشتی … بلکم ذره ای رو گویا بود !
من یکی عمرن بتونم تو اون سرما دووم بیارم …
البته … دلت گرم خاتون !
……….
بعدشم : اصن حوصله ندارم راجع به شعر ترجمه و اینا نظر بدم ! دلم واسه خودت تنگ شده بود . خود خودت !

۲۰ اسفند ۱۳۸۷ | ۹:۴۳ ب.ظ

سلام
از آشنایی با شما و آثارتون خوشحالم
بسیار بهره بردم.
ولی دنبال فایلهای صوتی هم بودم که پیدا نکردم به جز ناهید عرجونی
مرسی

۱۲ مرداد ۱۳۸۹ | ۹:۵۷ ق.ظ
نوشتن دیدگاه

طراحی شده توسط پریا کشفی(قبل از ارسال نامه لطفن ستاره ها را از آدرس ایمیل حذف کنید)