با تو خودم هستم |

می خواهم خودم باشم
خوراک RSS

بیگانگی

پنج شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۰

صفت از ‪”‬خودبیگانگی‪”‬ آیا کاربرد درستی دارد؟ غیر از این است که در هرلحظه تنها خود فرد می تواند قضاوت کند چه اندازه از ‪”‬خود‪”‬ دور یا به ‪”‬خود‪”‬ نزدیک است؟ چه اندازه با ‪”‬خود‪”‬ آشنا یا از ‪”‬خود‪”‬ بیگانه است؟ بهتر نیست لغت ‪”‬از ما بیگانگی‪”‬ را جایگزین ‪”‬از خود بیگانگی‪”‬ کنیم؟ وقتی این صفت برچسبی می شود برای کسانی که از نُرم های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی ما فاصله گرفته اند؟

***

پی نوشت: لطفن جمله را نقد کنید نه  من را به عنوان نویسنده. من در این جمله به کسی توهین نکرده ام پس به من توهین نکنید و شخصیت مرا ناعادلانه قضاوت نکنید. مثلن شما با خواندن این جمله نمی توانید به این نتیجه برسید که من از همه ی بخش های فرهنگ ایرانی بیزارم. شما با خواندن این جمله نمی توانید به این نتیجه برسید که من در برابر کاستی های  موجود در ایران شانه  بالا انداخته ام. شما با خواندن این جمله نمی توانید به این نتیجه برسید که من خود را با بقیه ایرانی ها متفاوت می دانم.  شما با خواندن این جمله نمی توانید به این نتیجه برسید که پروسه ی تغییر و رشد تفکرات من چگونه بوده است. (اشاره به بحثی که پیش از این در جایی دیگر رخ داد که شاید بعدها درباره اش بنویسم)

۵ دیدگاه »

رامین سرکاکی(راما):

صفت از ‪”‬خودبیگانگی‪”‬ آیا کاربرد درستی دارد؟ غیر از این است که در هرلحظه تنها خود فرد می تواند قضاوت کند چه اندازه از ‪”‬خود‪”‬ دور یا به ‪”‬خود‪”‬ نزدیک است؟ چه اندازه با ‪”‬خود‪”‬ آشنا یا از ‪”‬خود‪”‬ بیگانه است؟ بهتر نیست لغت ‪”‬از ما بیگانگی‪”‬ را جایگزین ‪”‬از خود بیگانگی‪”‬ کنیم؟ وقتی این صفت برچسبی می شود برای کسانی که از نُرم های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی ما فاصله گرفته اند؟
باسلام به پریای عزیز
بنظرمن هردوترکیب از جهتی وآنهنگام که اشاره به مفهوم ومعنی واحدی دارند ووقتی منظورمان دورافتادن از شخصیت فرهنگی مان باشد، تفاوت چندانی ندارند.بدین معنی که وقتی میگوئیم :”ازما بیگانه” ومنظورمان بیگانگی ازخود”ما”باشد،حرف متفاوتی نزده ایم .ولی وقتی کسی رامخاطب قرارمیدهیم وخطاب به او میگوئیم “ازمابیگانه” درواقع به خودباوری خودمان بهای بیشتری داده ایم وبنظر من پسندیده نیست

۲۵ مهر ۱۳۹۰ | ۹:۴۰ ق.ظ

(دعوت از همه شاعران و عکاسان و دیگر دوستان گرامی)


شاید یک دعوت مجازی دوستانه باشد،
شاید یک مسابقه،
شاید یک مکث…
مهم نیست تحت چه عنوانی،
مهم این است که شما دوست فرهیخته همه‌ی آن چه که با دیدن عکس زیر به ذهن تان خطور می کند، بنویسید

برای دیدن عکس موردنظر و بقیه اطلاعات به این آدرس مراجعه نمایید
http://fatemehentezar.com/blog/archives/636

۲۷ مهر ۱۳۹۰ | ۱۰:۵۵ ب.ظ
mohammad:

سلام
اونچه من یاد گرفتم این بوده که انسانها نه تنها در مورد دیگران بلکه در مورد خودشون و خواسته هاشون خطا میکنن و گاهی دیگران بهتر از ما میدونن که ما چی میخوایم منبع: (( درسهای ازاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه یو سی ال ای ۱۳۵ پرفسور لیبرمن))
پس واژه ی از خود بیگانگی لغتی مناسبه ولی رجوع به معنای لغت شاید در همین حد کافیه و باید به کاربردش بیشتر فکر کرد و بااین توصیف قبول این موضوع باعث نمیشه که ما اجازه بدیم دیگری برای زندگی ما تصمیمی بگیره(حتی در مواقع خطرناک تا موقع خطر) و اخلاقی بودن این امر مربوط میشه به فلسفه ی اخلاق (در اخلاق پزشکی حتی برای مواقعی که فرد بین مرگ و زندگیشه و پزشک میدونه که صلاح بیمار کاریست که بیمار با اون مخالفه حق این کار رو ندارهکه به این حق اتونومی گفته میشه)

۸ آبان ۱۳۹۰ | ۴:۵۶ ب.ظ
داود:

سلام دوست دارم

۱۳ بهمن ۱۳۹۰ | ۴:۱۵ ب.ظ
مرتضی:

تعبیر زیبایی بود از این جهت که ما هرگز بابت رفتارهای دیگران خودمون رو مقصر نمیدونیم.اینکه او “بیگانه از ماست” یعنی او جزئی از ماست و اگه با ما بیگانه شد باید ببینم من کجای کارم ایراد داشت؟این تغییر رو میپسندم

۲۰ فروردین ۱۳۹۱ | ۹:۴۸ ب.ظ
نوشتن دیدگاه

طراحی شده توسط پریا کشفی(قبل از ارسال نامه لطفن ستاره ها را از آدرس ایمیل حذف کنید)