که بدانجا رسید دانش من…
ارسال شده توسط پریا کشفی | در اندیشه ها سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱تحقیق کردن و دانشجوی دکترا بودن نتیجه اش فقط خبره شدن در زمینه تحقیقاتی ام و مقاله چاپ کردن نبوده. می بینم چطور هر روز و هرروز چشمم بازتر می شود و ذهن ام پخته تر. چطور یاد می گیرم زیر و بم های منطقی تر بودن و منطقی تر فکر کردن را و دورتر می شوم از سفسطه بازی ها.
یاد می گیرم که همینطور دیمی نمی شود حرف زد، کلی گویی کرد و به جایی نرسید. که همینطور الکی نمی شود هر حرفی را قبول، یا بی دلیل رد کرد. یاد می گیرم که بعضی کلمه ها خطرناکند و بار سنگینی پشتشان دارند، کلمه هایی که در محاوره های روزمره و در بحث ها مثل نقل و نبات به کار می بریم گاهی. بعضی کلمات سم دارند و ما بی خبریم.