شعر و ور مساله این است!
ارسال شده توسط پریا کشفی | در روزنگاشت چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۱این عمو ناصر نعمتی است خداییش توی این شهر دور، میان این همه اعجوبه های هموطن. برایم توی فیس بوک نوشته بود: “شعرت رو هم ول نکن دختر… از من گفتن… تو خوب شعر مینویسی… اگه الکی بود کارت، مطمئن باش حتا تشویقت میکردم که ول کنی… ولی حیفه… البته خود دانی… صلاح مملکت و این حرفها…”.
نوشتم: “شعر هم یک طورهایی غریبه شده. انگار اعتقادم را به شعر از دست داده ام. به نوشته و داستان اعتقاد دارم هنوز ولی. شعر هم خودش انگار قهر کرده.”
مدتی است اینطور فکر می کنم. اعتقادم را به شعر از دست داده ام. مثل اعتقادم به خیلی چیزهای دیگر را.