سلام خواهری ! نکنه ما رو فراموش کردی بعد از اینکه دوباره به این دنیای مجازی برگشتم خیلی دنبال دوستای قدیمی گشتم که تعداد معدودی را یافتم شما هم که اصلا امروز یکی از کامنتهات را نمی دانم کجا دیدم تا پیدات کردم گله مندم! و البته منتظرت!!!
سلام
و صبح زیبای اول هفته تون بخیر…
ما جسارت نکردیم خانم!
همین که شما برایمان کامنت عصبانی! گذاشتید خودمان ادب شدیم. دیگر لازم نیست به کرگدن بسپارید ادبمان کند…!!!
مرسی…
۲۹ فروردین ۱۳۸۸ | ۵:۳۲ ق.ظ
زهرا باقری شاد:
پریا نمی شه برای تو کامنت خصوصی گذاشت؟ کارت دارم آخه!
ساده و زیبا
مثل یک هایکو
مثل عشق
درکامنتی واسم نوشتی از خزروجنگل بگویم…پست جدیدم پاسخی است به این کامنت شما…نوشدن های مکرربه شادی
سلام
خیلیییییییییییییی عالی بود. عالی
واقعا عالی بود. مرسی…
ضمنا با یه غزل به روزم به سلامتی!!!
واژه چینی قشنگی بود.
این گونه نرم تر نمی شود دکتر پری؟
جوانه می زنم
نه در فصلت اما،
که در وصل ات
بسیار عالی موجز و تأثیرگذار بود و انتخاب واژگان نیز با تیزبینی صورت گرفته بود/ حس شاعرانه پارادوکسیکالش هم که حسابی توش غل غل می کرد
سلامی دوباره
و اینکه با اجازه لینک وبلاگ شما رو توی وبلاگم گذاشتم…
salam baharet mobarak banoo
سلام خواهری ! نکنه ما رو فراموش کردی بعد از اینکه دوباره به این دنیای مجازی برگشتم خیلی دنبال دوستای قدیمی گشتم که تعداد معدودی را یافتم شما هم که اصلا امروز یکی از کامنتهات را نمی دانم کجا دیدم تا پیدات کردم گله مندم! و البته منتظرت!!!
نمیدانم کامنت قبای آمد یا نه اما به هرب حال منتظرم!
حس یه نسیم صبحگاهی رو داشت … آروم آروم …
سلام
صبح برفی و زمستونیت بخیر…
به روزم…
سلام پری بانو…
لذت بردم از این جوانه زدن…
پریا چقدر دلم برات تنگ شده امشب یهویی…
پریا سه باره دارم می نویسم که دلم برات تنگ شده امشب یه هویی اما کامنتم می پره…دختر این کامنتینگت چرا اینطوریه؟
باز هم سلام/ بیا بخوان/اگر پشیمان شدی دیگر نخوان
شما هم با این وبلاگ درست کردنت!
ما داشتیم لینکهایمان را در گوگل ریدر وارد میکردیم که ییهو این آدرس عجیب و بی RSS شما زد توی حالمان…
سلام
و صبح زیبای اول هفته تون بخیر…
ما جسارت نکردیم خانم!
همین که شما برایمان کامنت عصبانی! گذاشتید خودمان ادب شدیم. دیگر لازم نیست به کرگدن بسپارید ادبمان کند…!!!
مرسی…
پریا نمی شه برای تو کامنت خصوصی گذاشت؟ کارت دارم آخه!
سلام…کجایی؟…خوبین؟…ناز بود…شاد باشی عزیزم…
خوب این اولین کامنتمه توی وبلاگت. قشنگ می نویسی دکتر جان.
راستی الان حس کردم واقعا باید یه اسم دیگه انتخاب کنم که میام اینجا با محسن اشتباه گرفته نشم:دی
چقدر خوشحالم دوباره شعر می نویسی…
خدا شما رو همیشه عاشق هم نگه داره…
این جوانه حالا دیگر برای خودش خانومی شده کم کم دارد میوه می دهد، آپ نمی کنی پریای عزیز؟