من از رگبار باران می آِیم
ارسال شده توسط پریا کشفی | در سپید, شعرهای من پنج شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۲من از رگبار باران می آِیم
اما نه آنگونه که به خاک غلتیده باشم
چونان که تو از حقیقت…
* * *
من از رگبار باران می آیم
از خیسی مطلق
از سردی که شریان مرا جمع می کند
تا در خاطرم آورد زمستان نبودن را…
* * *
نه اینکه گلایه کرده باشم، نه!
اما این گل و لای فروچکیده
مگر نه اینکه از شاخ و برگ خاطر تو نشات گرفته است؟