مکالمه
ارسال شده توسط پریا کشفی | در روزنگاشت دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸می گوید: قصه منو هم بنویس دیگه. فکر میکنم: اخه توی سطحی کجای زندگیتو قصه کنم؟
می گوید: چی شد پس؟ چرا جواب نمی دی؟
می گویم: هان؟ باشه حالا چرا؟
می گوید: خوشم میاد بشم قهرمان یه داستان.
فکر می کنم: عوضی! خوشی زده زیر دلش. می گویم: دلت خوشه ها. حالا بذار ببینم چی میشه.
***
پی نوشت: ننوشتم. خوب معلومه!