با تو خودم هستم |

می خواهم خودم باشم
خوراک RSS

دو کلام

پنج شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۵

۱- حجم امید باش وَ بر گِرد من بچرخ

با من برقص در هیجان بهار و عشق

بگذار نو شوم

۲- با من صبور باش که آسوده نیستم

با من صبور باش که از ترس نیستی

کز کرده ام درون خودم

با تو نیستم


من همین پروانه بودن را دوست دارم

پنج شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۵

۱-

مرا به سمت تو آورده باز باران ها

ببار بر من از این تشنه تر نخواهم شد!

۲-

چرا باید از برف و باران بترسم؟

مگر نیستی؟

مگر چتر چشمان تو بر سرم نیست؟

بهار است در من بهار!


ماه من!

پنج شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۴


(۱.)

تو مثل ماه بلندی و

دست من کوتاه!

پلنگ زخمی این بیشه ها منم آری!

که از نبود تو در درد خویش می پیچم

طلوع کن بر من!

و شانه های خودت را برای من بگشا

که گریه مرهم خوبی برای دلتنگی ست…

(۱۱)

نه به باران

نه به برف

تشنگی در من جز با لبخند تو فرو نمی نشیند


بیداری

جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۸۴

رسیده ام

نه به انتهای خط ؛ به ابتدای خویش

و قدم می زنم تمام ثانیه ها را در خود

و بهت ناتمام روزها را زیر پا له می کنم

پاییز ناتمام شهر مباد که مرا به خواب زمستانی بَرَد


نیاز

دوشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۴

من به درخت احتیاج دارم برای بودن

به هوا تا نفس بکشم

به علف ها تا نگاهشان کنم و زندگی در من ببالد

اما هیچ کس نمی داند

رو به زوالم در این شهر که خانه هاش سیمانی است

این را هیچ کس نمی داند…


طراحی شده توسط پریا کشفی(قبل از ارسال نامه لطفن ستاره ها را از آدرس ایمیل حذف کنید)