حالا برای خوهرتان هم دعا کنيد!

 ای شاعران ساده مبهم...دعا کنيد

 او می رود به سمت تباهی به سمت مرگ

 دستی بر آوريد و يک دم دعا کنيد

 شايد خدا دوباره درونش جوانه زد

 ای ابرهای عاطفه نم نم دعا کنيد

 باران شويد و باز ... بباريد...شايد از

 شيطان جدا شود...همه با هم دعا کنيد

 فرصت که نيست پس به کجا خيره ايد هان؟!

 حالا چه وقت زاری و ماتم؟!...دعا کنيد!

 اين دختر ..آه... بر لبه تيغ می رود

 سوی بهشت يا که جهنم ... دعا کنيد  

  
نویسنده : پریا کشفی ; ساعت ٤:٥۳ ‎ب.ظ روز جمعه ٢۳ آبان ۱۳۸٢
+