دروود چون همیشه...

*

هيچ کس از آزمون اين دوستی ها

سربلند بيرون نمی آيد

اما باور کن

سرافکندگی ات را نمی خواستم....

* *

(امروز صبح که از خواب پا شدم يهو حس کردم چقد دلم می خواد عاشق بشم.مُردم از بی دردی...تا حالا اينجوری شدين؟؟!!!!)

* * *

جلسه شعر سوم....

قرار بود اين بار بريم فرهنگ سرا.هنوز به من خبر قطعی ندادن دوستان.فعلا همون جای قبلی .البته اهالی زود بيان که احتمالا جای نشستنمونو بايد عوض کنيم.چون ديگه نمی ذارن کسی روی چمنا بشينه.پس شايد مجبور شيم بريم اون قسمت که بهش می گن پارک ژاپنی.

ساعت ۵ عصر پنج شنبه ۵ شهريور درب اصلی پارک لاله-روبروی خيابون ۱۶ آذر.

(ديگه اگه کسی گم شد به من نيستا!!!آدرس از اين سر راس تر؟؟!!!در ضمن ما سر ساعت پنج از اونجا حرکت می کنيم.دیگه نباید جلسه با تاخیر شروع شه.چون بعضی از دوستان نمی تونن تا دیر وقت بمونن. پس دير بيايد جلسه رو از دست دادين.لطف کنيد يه کم زودتر از خونه بزنين بيرون!)

 

  
نویسنده : پریا کشفی ; ساعت ۱٠:۳٥ ‎ق.ظ روز پنجشنبه ٢٩ امرداد ۱۳۸۳
+